تجاوز جنسي به كودكان
بر طبق تحقيقات Green در سال 1993 كزارش تجاوز جنسي و موارد گزارش شده در ايالات متحده واقعاً در سال 1980 افزايش نشان ميدهد. تجاوز جنسي به دختران بيشتر از پسران اتفاق ميافتد. پسران بيشتر د دسترس افراد غريبه هستند و دختران بيشتر قرباني تجاوز افراد خانواده ميشوند (بدرفتاري با كودكان جلد 1 و 2 – 1993)
كودكان در تماس مكرر با متجاوز مشكلاتشان افزوده ميشود البته براي باقي ماندن ارتباط و بايد هم چنين در اين موقع از عهدهي آسيبهاي ناشي از تجاوز هم برآيند.
در تحقيقي كه او از مطالب علمي موجود نموده است (Green 1993) علائم كوتاه مدت مشاده شده در كودكان مورد تجاوز اغلب شامل ترسو بودن، نگراني، پريشاني در خواب، بيخوابي، كابوس، دوري از چيزهايي كه باعث ترس ميشوند، ناهماهنگي بدني و ديگر موارد شبيه بينظمي و مشاور روحي و اختلال اعضاء بدن است. علائم پسران مورد تجاوز قرار گرفته است ممكن است شامل اختلالات ارتباطي مثل دروغ گفتن، دزدي، وحشيگري و حمله به ديگر بچهها باشد. (بدرفتاري با كودكان جلد 1 و 2 سال 1993). كودكان با تجاوز شدشيد ممكن است انزوا پيشه كنند و اولين مراحل علاوه يك دوره از فراموشي وسواسي شديد به رويا فرو رفتن، در خواب راه رفتن، نقاشي سياه كشيدن، دوستان خيالي داشتن، در رسالهي Green ذكر شده است.
(و به اين مطلب اشاره كرده است كه بينظميهاي عديدهي شخصيتي در كودكان اين دهه براي اولين بار شناخته شده است و كودكان تقريباً هميشه مورد آزارهاي شديد فيزيكي و جنسي قرار ميگيرند. كمي عزت نفس، افسردگي و رفتارهاي منجر به خودكشي ممكن است در كودكان با سن و سال بالاتر ديده شود كه مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
اختلال در رفتارهاي جنسي غيرعادي نيست و ممكن است به صورت شديد و جلوگيري كنند مثل بازداري جنسي يا اختلال معكوس جنسي بروز نمايد. Green نتيجه ميگيرد كه هيچ الگوي رفتاري اختصاصي نميتوانند در كودكان تجاوز جنسي را مشخص نمايدو بعضي از موارد ممكن است از خود علائم نشان ندهند. تشخيص بايد بر طبق بسياري از اطلاعات گوناگون صورت گيرد شامل گذشته، ارزيابي از قابل اعتماد بودن چيزهايي كه كودك در صحبتهاي خود فاش ميسازد، ارزيابي روانشناختي، آزمايشات بدني، ارزيابيهاي بر طبق عملكرد رواني كودك و ارزيابي عملكرد خانوادهي او.
مقالهي سلامت رواني هاروارد (بدرفتاري كودك، ج1 و 2 سال 1993) نتيجه گرفته است كه بدرفتاري كودكاني كه قرباني تجاوز جنسي و فيزيكي شدهاند هيچ فرمول خاصي پذيرفتهشدهاي ديده نميشود. اين مقاله پيشنهاد ميكند كه مداخلهي در بحران و مشاوره ممكن است براي يك مورد ساده مفيد باشد ولي در نمونههاي شديدتر سالها بايد معالجه بر روي كودك و افراد خانوادهي او صورت گيرد.
تكنيكهاي پيشنهادي براي كار روي كودكان مورد تجاوز قرار گرفته، شامل گوش دادن كامل به جزئيات، روشن كردن كليهي لغاتي كه كودك در جملههاي خود به كار ميبرد (منظورت چيست؟) يا (به من نشان بده) و بحث در مورد لمس كردن خوب و لمس كردن بد و در نظر داشتن اين مورد كه كودك حق داشته باشد به يك غيرمعمول بگويد (نه) و هم چينين بتواند صحبت كند با يك بزرگتر مورد اعنماد و هر واقعه بدي كه باعث ناراحتي او ميشود به آن بزرگتر بگويد شايد كودكاني كه قرباني تجاوز جنسي بودهاند مشكلترين افراد تحت معالجه باشند البته در قمايسه با كودكاني كه از لحاظ فكري يا فيزيكي با آنها بدرفتاري شده است. آنها هم مانند بقيه ياد گرفتهان كه به مردم اعتماد نكنند. آنها توسط افرادي كه دوست داشتهاند شديداً مورد تعرض قرار گرفتهاند. مشاور ممكن است اوقات سختي را پيش رو داشته باشد تا اعتماد كودك را براي كمك به او جلب نمايد.
مقالهي بهداشت رواني هاروارد (بدرفتاري كودكان جلد 1 و 2 سال 1993) در مورد تحقيق برنامههاي پيشگيري نظر خوبي نداشته است اين مقاله نوشته زماني كه روي برنامه صرف شده كم بوده است و مفاهيم ارائه شده مشكل بودهاند مخصوصاً براي كودكان كم سن و سالتر. تحقيقات انجام شده در محل نشان ميدهد فقط 10% افزايش در تعداد جوابهاي درست بعد از يك حضور ساده حاصل شده است و بيان نمده كه افراد يازده ساله دوست دارند جوابهاي اشتباه بندهند ولي كه از آنها پرسيده ميشود متجاوز شايد كسي باشد كه شما را ميشناسد و آيا شكتس قول و عهده و پيمان در اين مورد درست ايست يا نه.
تحقيقات ديگر بر طبق مقاله پيشنهاد مينمايد كه كودكان شايد هنوز خيلي ترس داشته باشند و يا خجالت بكشند كه آن را بگويند، و شايد كل اين تحقيق و برنامه نگرانيهايي ايجاد نمايد. نويسنده نتيجه گرفته است كه هيچ كس نميداند چگونه تكنيكهاي پيشگيري را به كودكان بياموزد زيرا تجاوز در حالتهاي گوناگوني چهرهي خود را نشان ميدهد و تحقيقات در مورد آن خيلي محدود بوده است.
روشهاي مشاورهاي كلي براي كودكان مورد آزار قرار گرفته
تنبيه متجاوز از الويتهاي اول مرسوم در اجتماع بوده است. تا كنون اجتماع از قرباني فراموش كرده است زيرا توجه آن به صورت طبي به مشكلات فيزيكي مسأله معطول گشته و قرباني از دسترسي متجاوز دور شده است. اخيراً قربانيان تجاوز كمكهاي بيشتري دريافت ميكنند زيرا اطلاعات علمي در كليساها و مدارس زياد شده و گزارشها و اطلاعات ارائه شده توسط رسانههاي خبري زياد شده و قربانيان تجاوز بيشتر ميخواهند داستان خود را تعريف كنند تا به قربانيان ديگر كمك كنند. مشكلات رفتاري و روانشناختي درازمدت ممكن است از موراد حل نشدهي موجود كه تجاوز به كودك را احاطه كرده ايجاد گردد. علائم فكري مانند عصبانيت، انكار، سركوب، ترس، سرزنش خود، شك به خود، بيپناهي، كمبود عزت نفس، احساس گناه، پوچي، بيعاطفگي، علائم رفتاري نامشخص و غيرعادي ممكن است شامل كارهاي اشتباه، گوشهگيري، علائم بدني، كابوس و تشويق است. بعضي كودكان به مشاور ارجاع داده ميشوند به علت اين كه رفتار تهاجي دارند و مشكلات رفتاري دارند آنها رفتار تجاوزگرانهي والدينشان را تقليد ميكنند. بعضيها رجوع داده ميشوند به علت اين كه به طور شديدي گوشهگير شدهآند و جداي از جامعه هستند و مكلات تحصيلي و اجتماعي دارد. كودكان مورد سختگيري بيماراه سادهاي نيستند و كار با آنها مشكل است آنها ياد گرفتهاند كه به هم اعتماد نكنند يا به مردم ديگر به محيط در اين دنيا كه آنها دارند هيچ چيز خوبد نيتس و همه جيز به آنها آسيب ميرساند. گوشهگيري از اين ديناي دردناك امن”ر از آن است كه اربتاط با ديرگان برقرار كنند. برقراري دوستي و اعتماد ممكن است خيلي مشكل باشد. كودك نياز دارد به اين كه احساسات خود را تصفيه و پاك كند، سوال كند و به موارد تجاوز پاسخ گويد تا موارد را بتواند حل كند. كودكان آموختهاند كه پرستاران و ديگر بزرگها در زندگي آنها هميشه بهترين كارها را انجام ميدهند و نميتوانند بفهمند كه مردمي كه معمولاً بايد آنها را دوست داشته باشند يا از آنها مراقبت كنند ميتوانند هم چنين بعضي اوقات به آنها آسيب برسانند.
نياز آنةا به والدين و ديگر بزرگترها براي حفاظت و ايمني كشمكش را افزايش ميدهد. بعضي از كودكان فكر ميكنند كه سزاوار تنبيه انجام شده هستند.
سطح پيشرفت فكري آنها و شناخت آنها ممكن است به آنها اجازه ندهد كه مواجهي با اين مشكل را بفهمند كه والدين آنها مهربان و دوستداشتني نيستند. پيشنهادات اختصاصي طرز مشاوره كودكان مورد تعرض در زير آمده است.
1- در مشاورهي همهي قربانيان تعرض، مشاور بايد آماده باشد كه با مسائل بيمار كودك خود عجين گردد، شامل آزمايشات كودك در مورد چيزهاي مورد علاقه مشاور
2- آرامش و تمدد اعصاب و تصورات ممكن است به كودك كمك كند يك نقطهنظر مثبتتري از خود و زندگياش داشته باشد.
3- تشويق به ظاهر بدني خوب و اعتماد به نفس در مورد وضع محاورهاي و گفت و گو و ضع غيرمحاورهاي يا بدني و رفتاري.
4- بازي درماني ممكن است به كودك مورد تخطي قرار گرفته كمك كند با احساسات و افكارش ارتباط برقرار كند.
5- كودكان مورد تجاوز جنسي به توجه خاصي نياز دارند، درك و بينش و حمايت از طرف مشاور، اغلب اين كودكان در ابتدا قادر به بحث در مورد مشكل يا مشاوره نيستند زيرا احساس شديد گناه ميكنند و خيال ميكنند كه يك طوري آنها حملهي آن شخص را تحريك كردهاند يا ميتوانستهاند كاري كنند كه او حمله نكند ولي آن كار را نكردهاند.
آنها ممكن است احساس بيارزش بودن و خجالت بكنند كه مورد تجاوز يا تخطي به اين طريق قرار گرفتهآند. آنها ممكن است بيشتر از آن كه در مورد خود عمل تأثير پذيرفته باشند از اعمال و سوالات پيش آمده متأثر گردند و اغلب آنها احساس بدي از گناه دارند كه والدين يا ديگر بزرگترها را به مشكل انداختهاند به زندان انداختهاند يا از خانه بيرون كردهاند زيرا به كودك گفته شده است. گوشي دادن به لغات و جلمهها با همدلي و روشنگري آنها و حركات كودك ميتواند مفيد باشد.
6- تكنيكهاي خاص مثل مشاوره با كتاب، بازي با نقشههاي مختلف، بازي درماني، مشاورههاي گروهي مي توانند در نظر گفته شوند البته به تناسب درك و شعور كودك. قرار دادن كودك تجاوز جنسي شده در گروه و جمع احتياج به هوشياري خاص دارد مخصوصاً اگر آسيب در همين اواخر اتفاق افتاده باشد. شايد كودك آمادهي تقسيم و تشريك احساسات شديد نباشد.
7- ممكن است كودكان نياز به اين داشته باشند كه اطلاع يابند چه چيز در لمس كردن و عمل و رفتار مناسب است و چه چيز مناسب نيست و اطمينان حاصل كنند كه برخي از اعضاء بدن آنها خصوصي هستند. ممكن است احتياج داشته باشند كه به آنها گفته شود رفتارهاي جنسي و تنبيهي بزرگترها كه انجام دادهاند بيمار و نامناسب بوده است. به علت محدود بودن رشد فكري و شناختي كودكان و ادراك آنها و براي آرام كردن نگراني حاكم بر محيط اين نوع مسائل خلي از برنامهها طراحي شدهاند تا به كودكان در مورد تجاوز و تخطي نسبت به كودكان توسط بازيهاي نقشدار و عروسكي، كتابهاي رنگي، فيلمها، فيلم سينمايي و ... چيزهايي بياموزند. كلماتي كه در آنها به كار رفته روشن و واضح نيستند ولي به جاي آن مربوط ميشود به لمس و مناطق مخصوص بدن. اين برنامهها براي تحصيل و بررسي جنسي ساخته نشدهاند و براي آن هستند كه به كودكان اطلاعاتي و روشهايي براي مقابلهي با وضيعتهاي تجاوز و سوءاستفاده معرفي نمايند.
8- آموزش جرأت داشتن كه روي اين موضوع تأ:يد داردكه چگونه بايد گفت نه و يا چكونه وضيعت تجاوزي را كنترل كرد و خيلي ضروري است كودك احتياج به كمك دارد تا بتواند ارزيابي كند علامتهاي هشدار تجاوز چيست و نقشهةايي را بكشند تا از عهدهي رهايي از وضعيت برآيند. (به عنوان مثال، تلفن زدن به يك شخص خاص وقتي كه پدر يا مادر شروع به نوشيدن الكل ميكند) بازيهاي خاص كه كودك در آنها نقش دارد و نمايشهاي اينچنيني كودك را آماده ميكند كه با موضوع خيلي مؤثر كنار بيايد.
9- كودكان را تشويق نماييم به مجرد اين كه وضيعت تجاوز مشاهده شد آن را به كسي بگويند، بزرگترهايي كه به كودكان تجاوز جنسي ميكنند اغلب به او هشدار ميدهند كه رازشان را نگه دارند. كودكان احتياج به اين دارند كه به آنها تفهيم شود كه چه موقع بايد راز را بگويند و چه موقع اطلاعات به طور مطمئن بايد حفظ شود، و در موقع تصميم به گفتن به چه كسي بايد اين راز را بگويند و چه كنند اگر بزرگتر داستان آنها را باورد نكرد.
10- مشاوران بايد با مواردي كه منجر به اعتماد كودك تجاوز ديده ميشود آشنا باشند. تئوريسنهاي نمو و تكامل به اين نكته توجه خاص داشتهاند كه كودكان قابليت اعتماد خود را به مردم گسترش دهند و مردم هم متقابلاً به آنها اطمينان داشته باشند تا بتوانند به طور مؤثر زندگي كنند. هنوز كودكان به خبرها و پيغامهاي زياد برسند كه براي حمايت آنان طراحي شده كه ايجاب مي:ند كه دنيا و آدمهاي آن خطرناك باشند.
11- رايتكان در سال 1992 نظرش به اين موضوع جلب شد كه بعضي از موارد معالجه غيرمفيد و گاهي مضر هستند. او از برخي از نويسندگان نقل قول مينمايد كه پيشنهاد ميكنند كتابهاي روانشناسي را كنار بگذاريد و به كودك بيمار گوش دهيد. Ratical به عنوان به كار برندهي يك روش تركيبي خاص معروف است: تصورات جهتگيري شده و راهنمايش شده هيپنوتيزم شناسايي و پاك كردن احساسات، خواندن مقالات و مجلات نوشن نامه، نوسازي ساختار شناخت و معلومات تا پيامهاي بد، درست شوند روشهاي پشت ميز نشيني از بين بروند، نمايش فيلم اخلاقي، هنر، موسيقي و رقص. بدرفتاري كودك يك قسمت كوچك از يك رفتار بد مخاط به آن است و به شبكهي خانواده وصل است همان طور كه به شخصيت شخص مورد تجاوز هم ربط دارد و بايد در نظر گرفته شود. به طور كلي واكنش هاي خانواده به كودكي كه مورد تخطي قرار گرفته گسترش مييابد و با روش مشاوره و معالجه مخلوط ميگردد و با آن درگير ميشود. مشاوران بايد خانواده درماني را بايد در نظر بگيرند و در زمان مناسب طرحهاي معالجهي خود را كامل نمايند. مشاوراني كه با كودكان مورد تخطي قرار گرفته كار ميكنند بايد آماده باشند كه يك در كس دست و حمايت كامل از تمام افراد درگير موضوع ارائه دهند. يك واكنش طبيعي عصبانيت است نسبت به كسي كه يك بچه را اذيت كرده است اگرچه اين احساسات بايد توسط مشاور رواين شناخته و حل گردد تا بتواند به صورت مؤثر با كودك و خانوادهي او كمك كند مخصوصاً با فرد متجاوز.
مشاوراني كه خيلي نسبت به كودك مورد تجاوز دلسوز باشند واقعبيني خود را از دست مي دهند و نميتوانند به كودك كمك كنند مشاوراني كه خيلي عصباني از دست فاميل كودك هستند كه چرا گذاشتهاند اين كار صورت بگيرد يا نسبت به تجاوزگر هيچ گاه نميتوانند ارتباط لازم را كسب نمايند براي كمك به اين اشخاص قبل از شروع مشاوره با قرباني تجاوز، ممكن است مشاور احتياج داشته باشد كه احساسات خود را تجيزه و تحليل كند و در مورد موضوع ديد كامل داشته باشد.
برای مشاهده ادامه مطلب کلیک کنید