مسئولان که خیلی خوب به یاد دارند... از مسئولان کشوری تا مسئولان دانشگاه...
من ورودی 89 بودم! یک سال بعد آن اتفاقات... روز خوش آمدگویی جدیدالورودی ما، رفتند سخنرانی که فلان مسائل در صورت هرگونه گول خوردنی(!) چه آینده ای را برای ما رقم میزند... آب دهانمان را آن روز قورت دادیم!!
اکنون چهار سال بعد...
یک روز اعلام کردند امتحانات را نزدیکتر کرده اند، چهارم تا نوزدهم... هنگام موعد، فکرمان به درس باشدت! دانشجوی جماعت بنشین دَرست را دُرست بخوان، وقتی نداری!
دیدند برخی درس ها را نمیتوان رساند، زمان کم است... میشود کاری سرسری...
دوباره زمان امتحانات را برشان گرداندند سرجایشان! گفتند ترم زوج خودش کوتاه هست ، دیگر کوتاه تر نشود..
جلسه ای دوباره ترتیب دادند... دوباره امتحانات رو آوردند نزدیکتر... به استادان اعلام کردند 2 ساعت کامل را به دانشجو درس دهید نه 1.5! کلاس ها از 8 تا 10 به طور کامل، 10.5تا 12.5 بطور کامل! و 2-4 و 4.5 تا 6.5 !!!
ناراضی اند... کلاسهای1تا2 و 12تا2 چه میشود! یادشان رفته به خاطر تعویق در ساخت دانشکده و دانشکده هایی که بید تا حالا آماده میشدند برخی کلاس ها در این زمان تشکیل میشوند... یادشان رفته بررخی دانشجوها کلاسها و فعالیتها و گروه غیرسیاسی (!) در این ساعات دارند.. میگویند از فرجه ی امتحانات هم خبری نیست همین حالا بخوانید... یادشان رفته به خاطر حال و هوای جاافتاده مدرک گرایی (متاسفانه) دانشجو چه ارتباطی با شب امتحانی و در فرجه خواندن دارد...
اصلا وقتی فرصتی برای شناخت کاندیدها نباشد، چطور میتوان رای خوبی و شایسته ای داد؟!