روح و عشق هر دو در یک زمان موجود شدند. و از مکوّن در ظهور آمدند،
روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت.
بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت ، حاصل هر دو یکی شدند.
چون تابش جمال معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری بآتش، باد آتش بر می افروخت و آتش مرورا می سوخت.
حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند و آیه " لا تُبقِی وَ لا تذَر " بر وجود خواند. عشق غالب شده چون به پرتو انوار معشوق رسید مغلوب شد. بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضه اقتدار معشوق اسیر است. |