بشنو از نی قصه نی نامه را در غمش در آتش افکن جامه را
سر نی نامه هویدا کی شود تا طریق عشق بازی طی شود
نی سر نیزه بلندایش خوش است سر مویش تا ازل عاشق کش است
نیستان مدهوش از بازی نی از نوای پرده اندازی نی
نی مدار عشق بازی را نوشت سینه را از نقش جانان می سرشت
نی شراب بیخودی را سر کشید جز نیستان نقش دیگر را ندید
نی حسین است و نیستانش خدا هست این نی نامه ای از جبهه ها
ازمجموعه شعرشاعردفاع مقدس امیرعابدی"جامانده" |